حال خوش.

در جهان امروز ما و گذشته ،انسانها و حتی حیوانات همواره در پی رسیدن به حال خوش بوده و هستند و دربسیاری از موارد انسانها به صورت منفی این حال را در خویش به وجود آورد ه اند و به خیال خودشان جواب را پیداکرده‌اند؛ مانند مصرف مواد مخدر، الکل، روابط نامشروع، قمار و… که هرکدام مثل فواره های زیبا، سریع بالا رفته و با یک چشم بر هم زدن پایین می آیند و نه تنها دوام ندارند بلکه تخریبهای وحشتناکی هم به دنبال دارند. و یا در دهه های اخیر در مورد مثبت اندیشی و مدیتیشن و مراقبه زیاد شنیده ایم که باید مثبت نگر بود و باید شماصبح از خواب بر خواسته و عادات منفی و بد را کنار گذاشته و شروع به ابراز صفات مثبت درون خود کنیم، که بنده اصلاً منکر این دست کارها نیستم اما عموماً موقتی اند و بعد از چند روز همه چیز به روال گذشته برمیگردد.


حال میخواهم شما را دعوت کنم به چکیده ای از سخنان جناب مهندس دژاکام در باب حال خوش که نگاهی متفاوت و قابل باور  در این باره دا رند.

در ابتدا باید بدانیم که برای از بین بردن هر صفت منفی اصلاً ممکن نیست ،از فردای آن روز دیگر آن عمل را انجام نداد، هرچند طی قرنها انسانها خواستار این کار بود ه اند، مثل قصه هایی که یک شبه هم چیز زیر و زبر شده و یاتوبه کردن در ادیان مختلف و غیره که میخواهند همه چیز یک شبه انجام شود، برای مثال؛ اگر کسی میخواهد دروغگویی را کنار گذاشته باید این را بداند که دروغ گفتن یک فرآیند است و در یک آن از بین نمیرو د و برای کنارگذاشتن آن باید موضوعات دیگری که باعث دروغ میشوند را کنار گذاشت و در حقیقت آنها هستند که دروغ رابه وجود  آورده اند و خود انسان ذاتاً میلی به دروغ ندارند مثلاً شخصی که مواد مخدر مصرف میکند اگر یک پلیس یک قاضی و یا یکی از اعضای خانواده اش، از او بپرسند آیا مواد مصرف میکنی؟ قدر مسلم کتمان میکند ودست به هزار و یک دروغ برای فرار از آن شرایط میزند و اما   اگر همان شخص مواد مصرف نکند و از او همان سؤال قبلی را بپرسند چه دلیلی دارد که دروغ بگوید، پس دروغگویی یک عقبه و کارنامه ای دارد که باعث این نتیجه می‌شود.  

 نتیجه: صفات زشت و منفی باید باهم از بین بروند آنها یکی یکی از بین نخواهند رفت و باید روش زندگی را عوض کرد و از نادانی به سمت دانایی حرکت کرد و باید نور را پیدا کرد تا تاریکی از بین رود.  در جزوه دوم جهان بینی کاربردی از استاد امین ایشان میفرمایند: در جهان بینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم،براستی که چنین است و اگر قوانین را ندانی و یا بدانی و اجرا نکنی در هر صو رت متضرزر خواهی شد، برای مثال ایشان میفرمایندکه کلید ورد به جهنم کینه و نفرت است، و کلید خروج از جهنم عدم کینه و نفرت است، حال این قانون و یا فرمان را بررسی کنیم. زمانی که شما بخواهید نسبت به کسی کینه و نفرت داشته باشید باید درابتدا خشم و نفرت را در خودتان آنقدر بزرگ کنید تا تبدیل به کینه شود یعنی خود شما تولیدکننده خشم و نفرت باشید و به  آن را وجود آورده و بعد انتقال دهید و طبیعتاً در طرف مقابل نیز همچنین حسی به وجود میاید و این نیروی منفی قدرتش چندین برابر میشود و تبدیل به عملکردهای نا معقولی مثل قتل و و نزاع و.…میشود و در خوش بینانه ترین حالت ممکن است طرف مقابل شما پر از  حسهای مثبت باشد و اصلاً متوجه این سیگنالهای منفی نشود و اصلاً آن را نپذیرد  پس شما میمانید و دریایی از احساسات منفی که بعضاً تبدیل به بیمارهای جسمی و روانی و یا هر دو میشود. و این فقط یکی از قوانین و فرامین زندگی است که دیدیم چقدرمیتواند رعایت آن به ما در بهبود زندگی کمک کند و تمام این آموزشها و تفکرات به خاطر رسیدن به حال خوش ودر لحظه زندگی کردن است و خود حیات و خود زندگی و خود زیستن مطلب بسیار ارزشمندی است، ولی متأسفانه این نعمت عزیز را نادیده میگیریم و به امید یک مدینه فاضله زمان حال را هدر میدهیم. و نکته جالب اینجاست برای رسیدن به حال خوش هزینه های زیادی میکنیم ولی هر چه بیشتر تلاش میکنیم کمتر به دست میاوریم و هرچه میخواهیم به آن نزدیک شویم فرار میکند و گویی فرار است. حال براستی چه چیزی حال راخوب میکند؟؟؟


اولین شرط آن این است که آنچه حال ما را خوب میکند حال هیچکس را خراب نکند و یا آزادی آن است که به آزادی دیگران لطمه وارد نشود و مشخصه آن عمل سالم است هر چه انجام میدهیم سالم باشدو به کسی آسیبی وارد نکنیم، نکته اینجاست گاهی اوقات ما عمل سالم انجام میدهیم و حال کسی ممکن است خراب شود و این مربوط به عملی است که خود آن فرد انجام داده، مثلاً کسی ی میکند و قاضی او را روانه زندان میکند در اینجا قاضی عمل سالم را انجام داده ولی مجرم حالش خراب است پس این سوء برداشت به وجودنیاید و فکر کنیم همیشه باید همه از ما راضی باشند. تمام ادیان و بزرگان بیشتر در مورد قوانین زندگی سخن گفته اند و این قوانین و فرمانها برای زندگی کردن در این دنیا است نه بعد از مرگ، چراکه پرهیز از ضد ارزشها  وپرداختن به ارزشها برای حال خوش است. نکته اصلی و شاه کلید این است که ی، رشوه، غیبت ، دروغ،، خیانت، و.…  باعث میشود حال کس دیگری خراب شود و این یعنی نقض اولین قانون حال خوش. حال ماپیش خودمان فکر میکنیم من هزار قدم سالم برداشته ام و بعد از سالها و یا مدتی متوجه میشویم که فقط چندتا از آنها سالم بوده اند، و این قضیه پیچیدگی خاصی دارد و باید آن را کشف کنید. 

اجازه دهید موضوع را با مثالی روشنتر کنم؛ شناخت نتهای موسیقی بسیار آسان است، پیانو پنج پرده دارد و دو نیم پرده و در مجموع هفت پرده، اما نواختن آن سخت و خوب نواختن آن بسیار سخت تر ، چقدر زمان و تلاش لازم است که نواختن را یادبگیریم تا بتوانیم چند قطعه را اجرا کنیم و این تلاش و زمان باید چندین برابر شود تا بتوانیم خوب بنوازیم و خودتان فکر کنید چقدر دیگر لازم است تا به استادی رسید. بنابراین دارا بودن حال خوش و انجام عمل سالم قیمت سنگینی دارد و قوانین هستی و عمل سالم هم همین است و فقط به دانستن نیست باید عملکرد و آنقدر درست و غلط را بنوازیم تا بتوانیم یک قطعه را اجرا کنیم و پرداخت حال خوش پیچیدگی بسیار دارد یکجا  باید پول بدهی و جای دیگر باید پول بگیری، جایی باید کتک بخوری و جای دیگری باید کتک بزنی، جایی باید سکوت کنی و جای دیگری باید سخن بگویی، جایی باید گرسنه باشی و جای دیگری باید بخوری، جایی باید جان بدهی، وجای دیگری باید جان بستانی.


رسیدن به حال خوش قانون ثابتی ندارد هرچند خیلی از ما دوست داریم یک برنامه مشخص به ما بدهند تا با آنبه حال خوش برسیم، مثلاً، کنترل خشم و افسردگی و مدیتیشن و یوگا و مراقبه و… اما هیچکدا م از اینه ا ثابتنیستند و بعد از چندی دوباره به حالت اولیه برم یگردید و اصلاً اینگونه نیست که با اینها بتوان همه را مداوا کرد وحالشان را  خوب، چون انسانها هرکدام دنیایی متفاوت دارند. و نکته جالب اینجاست: به جزء تمام این مسائلی که عرض شد،ما با نیروهای تخریبی و بازدارنده هم سروکار داریم که در هم مسیر ما هستند و هم اینکه در حین انجام کارها واهداف مورد نظرمان باید با این نیروها نیز مقابله کنیم و در بسیاری از مواقع با انگشت اشاره بهشت را نشان میدهند ولی با لگد به جهنم میاندازند و همه چیز را وارونه  نشان میدهند. و خود من از آن دسته افراد بودم که هیچوقت معنی حال خوش را نمی فهمیدم و بارها با لگد به جهنم پرتاب شدم، و فقط و فقط حال خوش را درمواد مخدر و الکل میدیدم  تا آنجا که میگفتم مردم چگونه بدون مواد و مشروب زندگی میکنند؟  اما کنگره به من آموخت: تا از خودت نگذری به خودت نخواهی رسید؛ تا از عشق نگذری به عشق نخواهی رسید؛ تا از پول نگذری به پول نخواهی رسید؛ تا از حال خوش نگذری به حال خوش نخواهی رسید؛ در ابتدا درک این قبیل جملات برایم سخت بود تا مفهوم جملات فوق را از راهنمایم جویا شدم، سؤال من را با سؤال پاسخ داد ؛ استاد: تو به چه دلیلی به کنگره آمده ای ؟

رهجو: برای درمان اعتیا د

استاد: تا چه چیزی کنار برود؟ و چه چیزی جایگزین شود ؟

رهجو: تا مواد مخدر کنار رود و مواد شبه افیونی بدن را ه اندازی شود.

استاد: پس نتیجه میگیریم تو اگر از حال مواد مخدر بگذری، به حال خوش خمر طبیعی خواهی رسید و همه چیز به بهترین شکل در درون خودت هست به شرط آنکه نامعقول را کنار زده تا معقول را دریابی و میتوا ن گفت مانند طلای اصل و بدل است که در ظاهر شبیه همدیگر اند اما  طلای بدل هیچ ارزشی ندارد و فقط تظاهر به طلابودن میکند ،تمام ضد ارزشها فقط تظاهر به ارزش دار بودن میکنند و برای رسیدن به طلای اصل باید بهای آن رابپردازی. نکته مهم در زمان حال زندگی کردن است که متأسفانه عده کثیری درگذشته و یک عده دیگر هم درآینده اند و گویی زمان حال را در مسلخ گذشته و آینده ذبح میکنی م و فراموش میکنیم بزرگترین معجزه حیات زندگی در زمان حال است و این خودش یک هنر است و رحمت و بخشندگی خداوند فقط در بخشش گناهان مانیست بلکه در بخشیدن و فرصت زندگی دادن به ما و ایجاد حیات و تنوع های بی نظیر آن است. به قول اکهارت تول در کتاب نیروی حال: آینده و گذشته ای و جود ندارد اینها صفاتی است که ما به زمان داده ایم، آینده زمان حالی است که بعداً میاید و گذشته زمان حالی بوده که قبلاً وجود داشته،  و همیشه هر اتفاق، کشف،اختراع، موفقیت، خلقت و همه و همه در زمان حال رخ داده است .


واما نتیجه کلی و سخن آخر:  

1.   حساب خود را صفر کنید.

2.   از ضد ارزشها دوری و به ارزشها روی آورید.

3.   به مرور  زما ن از جهل فاصله گرفته تا به دانایی نزدیکتر شوید.  

4.   بایستی خدمت گذار باشید و همه هستی را دوست بدارید.  

5.   در زمان حال زندگی کنید.

نکته: 

و انجام این اعمال به راحتی و به این زودی ها ممکن نیست و نیاز به تفکر و تجربه و آموزش دارد تا بتوان قطعا خوبی را در هستی به نوازش درآورد.  

 


نویسنده: مسافراحسان لژیون چهارم نمایندگی کرمانشاه

تایپ و ویرایش :مسافر مهدی سایت نمایندگی کرمانشاه

 

 

مقاله: از حال بد به حال خوب

مقاله:از فرمانبرداری تا فرماندهی

مصاحبه با کمک راهنمای محترم مسافر علی، نمایندگی کرمانشاه

اولین جلسه لژیون سردار نمایندگی کرمانشاه سال ۹۸

گزارش تصویری گرامیداشت هفته راهنما لژیون اول نمایندگی کرمانشاه

جلسه روز پنجشنبه مورخ 99/03/08 با دستور جلسه وادی دهم و تأثیر آن روی من نمایندگی کرمانشاه

دومین جلسه لژیون سردار نمایندگی کرمانشاه 99/03/08 با دستور جلسه:رمضان،معلم ،بخشش

حال ,خوش ,یک ,زندگی ,زمان ,انجام ,حال خوش ,است که ,و این ,و یا ,به حال ,لژیون چهارم نمایندگی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

داستان های صوتی شهدا روزهای دانشجویی مطالب اینترنتی بازی گنگسترها در تاریکی : Gangs In Darkness" game" tolidatcompany مجله مرجع دانلود فایل خرید اینترنتی مشاوره حقوقي کافه عکس